Call me sahra

مهم نیست همدیگه رو نمی شناسیم، همین که کلمات رو بشناسیم برای ما کافیه.

Call me sahra

مهم نیست همدیگه رو نمی شناسیم، همین که کلمات رو بشناسیم برای ما کافیه.

Call me sahra

عاشق نوشتنم. دوست دارم رنگی ترین آدم دنیا باشم و برای گلدون هام اسم بذارم. برم توکیو. توی یه کافه کوچیک و دنج کتاب بخونم و به این فکر کنم که کلمه ها بهترین دوستهای منن.

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیرو آریکاوا» ثبت شده است

این روزها بیشتر به کتاب‌هایی که توی پیج‌های مختلف میبینم، توجه می‌کنم. اینکه وقتی کتابها خونده میشن، چه حسی به خواننده‌هاشون بخشیدن که از سر عشق و ذوق مهمون استوری‌ها و پستهاشون میشه. با " سرگذشت گربه مسافر " از طریق استوری های  آرمینا آشنا شدم. راستش نحوه ذوق کردن کسی در مورد ادبیات ژاپن، همیشه منو خوشحال میکنه. پس اسم کتاب رو گوگل کردم و یکمی راجع بهش خوندم. ترغیب شدم که نانا رو به خونه ام دعوت کنم. (نانا گربه ی کیوت داستان ماست که اسمش از عدد 7 گرفته شده، چون دمش شبیه به یه 7 خمیده است-به ژاپنی نانا یعنی عدد 7)

بذارین اینجوری بگم که داستان نانا یه داستان ساده اما قشنگه. داستانی که زاویه ی روایتش بین دانای کل و نانا در حال گردشه. و چی جذاب تر از اینکه یه داستان از دیدگاه گربه ای بیان بشه که عاشقانه صاحبش-ساتورو- رو دوست داره؟

قصه با سفر کردن شروع میشه. نانا و ساتورو کنار هم توی ونشون جاده ها رو طی میکنن و بهم قول میدن که تمام چیزهای قشنگ دنیا رو باهم ببینن. نمیخوام بیشتر از جزئیات سفرشون براتون بگم. چون مزه اش به اینه که وقتی خودتون دارین میخونینش زیر کلمه ی گودّو راکّو خط بکشین و قیافه متفکر نانا رو تصور کنین.

غمِ نانا شیرینه، چون معتقده:

" من تا ته تهش گربه‌ی تواَم. "

با نانا و ساتورو سفر کنین، بهتون خوش میگذره. قول میدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۴۲
صحرا ^^