در باب کتابی از هان کانگ " زنی که درخت شد "
دوشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۵:۴۱ ب.ظ
خشمی سرکوب شده ام
چونان که اگر دهان باز کنم
در من از هزاران درخت آبستن شده
جز تلی خاکستر هیچ نمی ماند.
#صحرا_نوشت
جملههایی را دوست داشتم اما از درک داستان به طور کامل عاجز بودم. نتوانستم با کتاب آنچنان که انتظار داشتم ارتباطی دوستانه برقرار کنم. داستان دو خواهر بود که زندگیشان به طرز غریبی در هم تنیده بود. داستان زنی که میخواست درخت شود و زنی دیگر که در خواب کودکش پرندهای بود که میخواست از توی بالهایش دست درآورد.
۹۹/۰۵/۱۳