Call me sahra

مهم نیست همدیگه رو نمی شناسیم، همین که کلمات رو بشناسیم برای ما کافیه.

Call me sahra

مهم نیست همدیگه رو نمی شناسیم، همین که کلمات رو بشناسیم برای ما کافیه.

Call me sahra

عاشق نوشتنم. دوست دارم رنگی ترین آدم دنیا باشم و برای گلدون هام اسم بذارم. برم توکیو. توی یه کافه کوچیک و دنج کتاب بخونم و به این فکر کنم که کلمه ها بهترین دوستهای منن.

آخرین نظرات

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

بارها پیش خودم و دیگران اقرار کردم که خوندن یه کتاب، بی نهایت لذت بخش‌تر  از دیدن فیلم یا سریال اقتباسی از داستان اون کتابه. و خب همچنان، نظرم تغییر نکرده. اما این بار خیلی خوشحالم که قبل از شروع این مجموعه، هم سینمایی و هم سریال رو نگاه کردم و این، باعث شد که به عقیده و نظر خودم، بیشتر ایمان بیارم. می‌دونم که مقایسه ترفندهای فیلمنامه نویسی برای جذب بیننده و ساختار دنیای سینما با نوشتن یه کتاب کار درستی نیست. و حتا مطمئن نیستم که آیا تا بحال فیلم یا سریالی ساخته شده که تماما به متن کتابش وفادار مونده باشه یا نه؟

راستش وقتی با انبوهی از بازیگرها که دوسشون داری رو به رو میشی، نواقص کار کمتر به چشمت میاد، و ذهنت سعی میکنه بیشتر لذت ببره تا ایرادگیر باشه. برای من، خوندن شهراستخوان‌ها سراسرِ لذت و عشق بود. طوری که بعد از سه فصل، انگار دوباره کنار بازیگرها بودم و صدا و اکتشون رو پیش خودم تجسم میکردم. راستش، شهراستخوانها، یجورایی تجربه اولم توی دنیای فانتزی محسوب میشه. هیچ وقت سلیقه ام سمت فانتزی کشیده نشده و خیلی شیفته‌ی این ژانر نیستم. حتا همین حالا که اولین کتاب رو تموم کردم. (من حتا معروف ترین شون رو هم نخوندم-هری پاتر :D ) اما یه چیزی توی قلم کلر هست که باعث میشه ادامه بدم: عشقی که به جنگیدن منجر میشه و جنگیدنی که با سختی همراهه، اما بالاخره یجایی نتیجه میده و لبهات میخندن، چشمهات اشک شوق میریزن و تو، برای تلاش بیشتر، برای جنگیدن های بیشتر، مصمم میشی. برای همینه که ادبیات فانتزی، طرفدارهای بیشماری توی جهانمون داره و به نظرم این پیام کلی همه اون کتابهایی هست که در این ژانر به رشته تحریر در اومدن. و توی این کتاب، به نظرم همه شخصیتهاش به نوبه ی خودشون قهرمانن و این چیزیه که داستان دنیای سایه رو جذاب میکنه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۲۲
صحرا ^^

چرا نوشتن و حرف زدن توی پستهای یه وبلاگ، از پست گذاشتن توی اینستاگرام پرهیجان تره؟ 

چرا؟

و چرا دیگه هیچکس وبلاگ نمیخونه؟sad

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۳۱
صحرا ^^

 

اصولا وقتی نویسنده ای تبدیل به نویسنده مورد علاقتون میشه، عطش دیوانه واری برای داشتن و خوندن تمام آثارش گریبانتون رو می گیره. ومن، صحرای موراکامی دوست، هیچ وقت از این غافله عقب نمی مونم. ماجرا اینجوری بود که رفتم فروشگاه و قرار بود وسایل ژرونال بخرم. حقیقتا انتخابشون هم کردم ولی وقتی به طبقه ی پایین سر زدم، با قفسه ی زیبای ادبیات ژاپن چشم تو چشم شدم و بعدش دیگه دلم نمیخواست کاری جز کتاب خوندن انجام بدم. این شد که " به آواز باد گوش بسپار " رو از میان همه خوبان برگزیدم و با هم راهی خونه شدیم!

احتمالا این کتاب قراره سوگلی من باشه. چرا؟ چون موراکامی برای اولین بار، با این کتاب شروع به نوشتن کرد اونم وقتی که رفته بود یه مسابقه ی بیسبال رو تماشا کنه و همون اثنا، ایده این رمان یا به قول خودش داستان بلند به ذهنش رسید. کتاب رو دوست دارم نه بخاطر اینکه باید دوسش داشته باشم. دوستش دارم چون شبیه یه راهنماست. چون مقدمه اش بهم گفت اگه توام بخوای، میتونی بنویسی. میتونی تو هم " زایش قصه های میز آشچزخانه ای " خودت رو داشته باشی. موراکامی موقع نوشتن این کتاب 30 ساله بود و امروز که دارم در موردش حرف میزنم تولد 70 سالگیش رو جشن گرفتن. و چهل سال پیوند با نوشتن، با کلمات، با ادبیات این فاتح قله خیال حیرت انگیزه. درمورد خود داستان، میدونین که دوست ندارم واضح بنویسم. اما طبق نوشته ی پشت جلد، رمان در 18 روز از سال 1970 اتفاق می افتد. داستانی از یک فقدان و رابطه هایی که شکل نمی گیرند و ماجراهای یک نسل.

و در آخر قصد دارم بخش هایی از متن کتاب رو که خیلی  برای خودم عزیز بودن با شما به اشتراک بذارم.

  • چیزی به نام نوشته ی کامل وجود ندارد؛ درست همانطور که چیزی به نام یأس کامل وجود ندارد.
  • کار نوشتن را بسیار دردناک می دانم. می توانم یکماه کامل را بدون نوشتنِ حتا یک خط بگذرانم، یا سه شبانه روز پشت سرهم بنویسم، و درآخر بفهمم همه چیزی که نوشته ام اشتباه است. گرچه همزمان عاشق نوشتن هم هستم. کتابت معنا برای زندگی در مقایسه با زندگی کردن آن معنا، مثل آب خوردن است.
  • چگونه ممکن است، کسانی که در نور روز زندگی میکنند عمق شب را درک کنند؟

پی نوشت: نسخه انگلیسی کتاب رو برای دانلود قرار میدم. شاید شما هم مثل من به قلاب های بیشمار یک کتاب عادت نداشته باشین.

 


به آواز باد گوش بسپار - نسخه انگلیسی
حجم: 519 کیلوبایت
توضیحات: https://epdf.pub/queue/hear-the-wind-sing.html
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۱۷
صحرا ^^

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۴۵
صحرا ^^